این روزها بحثهای مربوط به مخاطرات مختلف در تهران، موجب نگرانی مردم شده است. موارد متعدد است: اخبار سانحه ٤ دیماه ٩٧ در تپههایی حصارک دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات - که برخلاف همه موازین حقوقی، طبیعی، شهرسازی، عقلی و علمی، روی آن احداث شده است ـ با ده نفر کشته که بیشتر دانشجو بودند، و آلودگی این روزهای تهران در دیماه که تلفات تهران، را روزانه به حدود ٨٠ نفر در روز بیش از فوتیهای فصل بهار میرساند (در دیماه در روز حدودا ١٨٠ نفر در تهران فوت میکنند و این آمار در فروردین ٩٧ حدود ١٠٠ نفر در روز بوده است.) دست آخر این مساله بوی بدی که حدود ساعت ٤:٣٠ بعدازظهر روز چهارشنبه 97.5.12 بسیاری از شهروندان را آزرده ساخت و البته هوای بخشهای مهمی از تهران را از هر روز آلودهتر کرد.
به یاد آوریم که عوامل مخاطرهآمیز در پهنه تهران متعدد است:
منطقه وردآورد یا غرب تهران که با فرونشست زمین به دلیل پمپاژ آب همخوانی دارد، ضمن اینکه در ٣٧ سال گذشته سطح سفره آب زیرزمینی این منطقه حدود ١٣متر کاهش یافته و باعث شده است تا سالی ۳۵ سانتیمتر در غرب تهران فرونشست زمین را شاهد باشیم.
فرونشست زمین در دشت «شهریار» و جنوب «شهر قدس» به اندازههای ذکر شده، موجب مشاهده شکافهای مهمی در دشتهای این منطقه غربی تهران در آخرین بازدید در نیمه مرداد ٩٧ شده است. در شرق و جنوبشرق تهران در منطقه «ورامین» و ناحیه جنوب «کهریزک» میزان فرونشست به حدود حداکثر ۲۵ سانتیمتر در سال میرسد. محدوده تهران به ویژه در سه دهه اخیر علاوه بر از دست دادن بسیاری از منابع آب زیرزمینی خود، دچار آلودگی گسترده منابع آب و خاک در حاشیه شرق، جنوب تا غرب تهران و از بین رفتن و آسیب پیدرپی و اتلاف منابع ملی به دلیل تخریب تدریجی زیرساختهای خطوط لوله، جادهها، راهآهن و خطوط انتقال نیرو شده است.
حدود ۲۵کیلومتر از طول کمربندی «آزادگان»، حدود ۲۸ کیلومتر از طول «اتوبان قم»، حدود ۲۱ کیلومتر از «جاده ساوه» و بزرگراه «بهشت زهرا» که همگی این نقاط به عنوان اصلیترین محورهای جابهجایی کالا و مسافر در استان تهران شناخته میشوند، با پتانسیل فرونشست مواجه هستند.
در ۱۲ سال اخیر جمعیت ثابت شهر تهران با حدود یک و نیم میلیون نفر افزایش از هفت میلیون و ۹۰۰ هزار نفر به حدود ٩.٤ میلیون نفر رسیده است. توسعه ناپایدار شمال تهران با دستیازی مداوم در دامنهها و شهرکسازی در شمال شهرک محلاتی، شمال سوهانک، شمال سعادتآباد، محله باغشاطر، شمال زعفرانیه، دو محدوده حصارک کن، در دامنههایی ناپایدار که محل پهنه خرد شده در اثر گسلش در گسل شمال تهران هستند همراه شده است. ثروتمندان جدید تمایل زیادی به ساخت ویلا، برج و زیرساختهای گردشگری، آموزشی و جادهسازی در محدوده ییلاقی شمال تهران و برجسازی در محدوده جادهها و دامنههای سیلخیز، روی گسلها و دامنههای فعال از نظر زمین لغزش دارند.
در چنین نواحی کوهستانی پیرامون تهران آمد و شد همیشه مشکل است. مسیر قدیمی تهران به شمشک که در سالهای ۱۳۱۵ تا ١٣٢٠ درست شده، همچنان مورداستفاده است، و برجهای احداث شده در حاشیه این جاده عمدتا در ٢٠ سال اخیر در فشم، میگون و شمشک ساخته شدهاند. از سال ۹۲، جاده اوشان به میگون در حال تعریض است که خود این مساله موجب ناپایداریهایی جدید بهویژه در حد فاصل فشم تا میگون شده است و در زمان ترافیک سنگین، اگر هر اتفاقی طبیعی یا انسانساخت رخ دهد، با تلفات سنگین همراه میشود. در چنین شرایطی، امدادرسانی و تردد در این جاده فقط با بالگرد ممکن خواهد بود.
همین وضعیت به مناطقی مانند دربند، گلابدره، شمال فرحزاد، شهرک فرحزاد و کل شمال منطقه ٢٢تهران در بیست سال اخیر توسعه یافته است.
مشاهده میکنید حتی بدون زلزله این شهر چقدر آسیبپذیر است. اگر رشد جمعیت تهران، توسعه حاشیههای تهران و استفاده از منابع آب زیرزمینی محدود تهران متوقف نشود، مشاهده انواع آسیب و تلفات در اثر مخاطرات محیطی در دهه آینده به اتفاق روزمره تبدیل میشود. حتی اگر در تهران زلزله هم نیاید.
* استاد زلزلهشناسی مهندسی پژوهشگاه بینالمللی زلزله و عضو وابسته فرهنگستان علوم
منبع: روزنامه سازندگی
نظر شما